همراه با شهدای روحانی استان بوشهر
روحانی شهیدی که در کربلای ۵ بدن مطهرش قطعه قطعه شد
شنبه ۲۹ دى ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۱۶:۱۵به گزارش روابط عمومی حوزه علمیه خواهران استان بوشهر، علما و روحانیون همواره در طول تاریخ کشور نقش مؤثری در مبارزه و دفاع از وطن و استعمارستیزی داشتهاند و سبب شدند تا دست بیگانگان از این کشور کوتاه شود؛ در این راستا خبرگزاری حوزه قصد دارد با توجه به فرا رسیدن هفته دفاع مقدس به معرفی شهدای روحانی استان بوشهر بپردازد؛ کسانی که از جان خود گذشتند و خون خود را در راه آبیاری درخت تنومند انقلاب اسلامی دادند و نگذاشتند بیگانه ای وجبی از خاک مقدس ایران اسلامی را اشغال کند.
مختصری از زندگینامه شهید نگهدار اسماعیلی
شهید نگهدار اسماعیلی معروف به «شیخ علی اسماعیلی» فرزند غلامحسین متولد ۱۳۳۳/۱/۱ در خانوادهای متدین در روستای درواهی (شهر آبپخش) از توابع شهرستان دشتستان دیده به جهان گشود و در دامان والدین متدین و دوستدار اهلبیت(ع) یافت و دوران تحصیلات ابتدایی را در همانجا طی کرد.
از آنجا که علاقه وافری به روحانیت داشت، وارد حوزه علمیه قم شده و به تحصیل علوم حوزوی پرداخت و همراه تحصیل، توجه بخصوصی به تزکیه نفس نیز داشت. شهید اسماعیلی با توجه به رسالت روحانیت فعالیت فرهنگی زیادی داشت و در پیشرفت انقلاب سهم بسزایی ایفا کرد.
در همین دوران اقدام به ازدواج کردند که حاصل آن 5 فرزند میباشد، 2 دختر و 3 پسر. ولی عشق به شهادت باعث شد که دست از خانه و فرزندان کشیده و لبیک به ندای جهاد رهبر خود در دفاع مقدس شرکت نماید. وی عاشق جبهه بود و در عملیات ثامنالائمه(ع)، بیتالمقدس، والفجر8 و کربلای 5 شرکت کرد.
یکبار در عملیات والفجر8 نیز به شدت مجروح گردید و هفت روز در بیمارستان اهواز بستری بود و پس از بهبودی کامل مجدداً از طرف سازمان تبلیغات به جبهههای نبرد حق علیه باطل اعزام شد و با شرکت در عملیات کربلای 5 در محل شلمچه، براثر اصابت ترکش و متلاشی شدن بدن مطهرش، به درجه رفیع شهادت نائل آمد و در ۶۵/۱۱/۳ به آرزوی دیرینه خود رسید.
خاطرهای از شهید اسماعیلی
روزی شهید اسماعیلی در مسجد صاحبالزمان(عج) سخنرانی داشت و خطرات و مضرات گروهک منافقین را به مردم گوشزد میکرد. پس از اتمام سخنرانی، مردم را به حرکت همهجانبه علیه منافقین دعوت نمود و شهید پیشاپیش مردم برای تسخیر مسجدالنبی از دست منافقین، حرکت میکرد. بیش از چند هزار نفر از اهالی، با صدای کوبنده مرگ بر منافقین، بهسوی مسجد حرکت نمودند و بدون درگیری، این مسجد به تصرف برادران حزباللهی درآمد.
وصیتنامه شهید
همانطور که میدانید منهای چند سال اول اسلام (زمان پیامبر (ص) و حضرت علی و حسن و حسین(ع)) که خود این جنابان در متن زندگی مردم بودند، اسلام به انزوا کشیده شده و دشمنان دانا و دوستان ناآگاه باعث تضعیف و به حاشیه رفتن دین در زندگی مردم شدهاند و تبلیغات دشمنان اسلام همه را به ورطه بدبینی بهمانند دوران جاهلیت کشانده و یا بدتر، که بحمدلله همانطور که خداوند فرموده ما خود از قرآنی که فرستادیم، حفاظت میکنیم.
خداوند بنیانگذار انقلاب، این ناخدای کشتی نجات را فرستاد تا مردم را از خواب غفلت بیدار کند و به راه صحیح زندگی راهنمایی کند و تفکر اسلامی را نه در ایران، بلکه در همه ممالک جهان احیا کند و تحولی ژرف در نگرش جهانیان به وجود آورد و اسلام محوری را سرلوحه کار مردم قرار داد. جهاد درراه خدا امری واجب است و ما باید تا از بین بردن کلیه عوامل کفر در جهان، مبارزه کنیم و یکلحظه از پای ننشینیم و عدالت را حکمفرما سازیم.
ای مردم مسلمان حال که اسلام میرود تا جهانی گردد و با ظهور دوبارهاش ما را به وجد و عظمت دیرینه و موعود خود برساند، زمینهساز حکومت عدل عزیز زهرا حضرت مهدی(عج) شود و به ظلمها و بتها خاتمه دهد، نباید دیگربار، آن را تنها گذاشت.
ولی ای خواهران و برادران، آگاه باشید که این پیروزی میسر نمیشود مگر بهشرط نابودی همهجانبه آمریکا و ابرقدرتها و این صدام ملعون که این پیروزی سرمنشأ همه پیروزیهای آینده خواهد بود.
به تو ای همسرم سفارش میکنم که فرزندان ذکورم را به مدرسه بفرستی و دخترانم را به هر قیمتی که هست، به تحصیلات عالیه بفرست و از مادرم مراقبت بسیار نما که او پیر و ناتوان است و به محبت و کمک نیاز دارد؛ در روزهایی که فراغتی داری بر سر قبرم بیا و برایم فاتحه بخوان. اگر فرزندی که در راه داری پسر بود، او را محمدعلی نام بگذار و اگر دختر بود فاطمه. در بوشهر دفنم کنید و مراسم را در درواهی برگزار کنید و از همه میخواهم که مرا حلال و برای من شیون و عزا نکنید و خدا را شاکر باشید که چنین افتخاری را نصیبمان کرده.
فرزندانم مهدیه، زینب، حسین، حسن و محمدعلی یا فاطمه را به ادامه راهم و اطاعت از اسلام و قرآن و ائمه(ع) و امام امت و خدمت به این انقلاب توصیه اکید مینمایم.
والسلام