کد مطلب: 8824 تعداد بازدید: ۳۳۳۱

بررسي سكينه در آيات و روايات

سه شنبه ۵ آذر ۱۳۹۲

 
شوراي عالي حوزه علميه قم
مركز مديريت حوزه هاي علميه خواهران
 
مدرسه علميه .....الزهرا (س)...
شهرستان ....بوشهر...
 
تحقيق پاياني سطح دو (كارشناسي)
بررسي سكينه در آيات و روايات
استاد راهنما
خانم فاطمه لشكري
استاد داور
آقاي دكتر ملكوتي
پژوهشگر
بنت الهدي عاشوري
پائيز 1387
چكيده تحقيق:
سكينه از الطاف ويژه الهي است كه خداوند در قرآن بصورت كامل از حقيقت آن پرده برداشته است. سكينه: آرامش قلب و عدم اضطراب روحي است.
در قرآن سكينه مخصوص عرصه هاي جهاد و نصرت دين خدا نازل شده است كه به صورت امداد ويژه، دست مجاهدين حقيقي راه خدا را مي گيرد و با دو هدف عمده نازل مي شود.
يك) ازدياد ايمان و رشدو تعالي مومن و اطمينان قلب او
دو ) نصر و پيروزي دين خدا و پشتيباني از جبهه حق
از آنجا كه ظهور آن موقوف به قابليت خاص بندگان دارد قرآن كريم به دو نمونه ظهور سكينه اشاره دارد:
يك ) سكينه اي كه مربوط به قوم بني اسرائيل و پيامبران آنها بوده و طبق تصريح تفاسير چون لياقت درك آنرا نداشتند به تعبير قرآن بواسطه تابوت به آنها عطا گرديد و داراي علاماتي از حق بوده كه بني اسرائيل با ديدن آن آرامش مي يافته اند از جمله اينكه اين تابوت طبق روايات،‌ وسيله نجات حضرت موسي (ع) از درياي نيل در دوران طفوليت شد، همان منجي بزرگ آنها از دست ستمهاي فرعونيان، به همين دليل باعث آرامش و سكينه بني اسرائيل بوده است.
دو ) سكينه اي كه مربوط به پيامبر ومومنين خاصش مي باشد كه ظهور كامل سكينه مي باشد زيرا استحقاق آنها براي درك سكينه كامل بوده است. در قرآن اشاره شده كه اين سكينه پاداش رضايت الهي و اجر عظيم پروردگار است و بر مومنيني نازل مي شده كه داراي قابليت هايي باشند كه از مهمترين آنها مي توان به موارد زير اشاره نمود:
طهارت دل و صفاي باطني و ايمان صادق و خالص مجاهداني است كه از سر وفاداري و صداقت و يقين به پرودرگار با خداوند و حجّت او در روي زمين پيمان ايستادگي در برابر گروه كفار بستند،‌ و آنها كه وفاداري خود را با ايثار و از خود گذشتگي و جديّت در شرايط بحراني و دشوار ‌عرصه هاي جهاد ثابت كردند،‌ و كساني كه اهل تقوي و انجام اعمال صالح بودند.
از  اين سكينه در ميان مفسران از جمله علامه طباطبايي به شهود و طمأنينه نفس و مقام امنيت و آرامش تعبير شده كه موجب قوت قلب و افزوني ايمان مي گردد و براساس روايات وارده از معصومين (ع) همان مرتبه عالي ايمان به خداست زيرا سكينه مولود ايمان و زائيده آن است كه مومن با دريافت آن خود را در مقام قرب الهي مي بيند و با نزديكي به محور امن الهي،‌اضطراب و نگراني اش فرو نشسته و آرام مي شود.
آثار و اوصاف سكينه همگي از خواص ايمان كامل هستند كه از آن جمله مي توان به:
ازدياد ايمان
ملازمت با روح ايمان كه امر به تقوي و عمل صالح مي نمايد و موجب طهارت باطني و رسيدن به حيات طيبه مي شود.
متصف شدن به صفت وقار كه عظمت و پايداري روح است.
فتح وپيروزي مسلمانان و انزال جنود ‌ملائكه امدادگر الهي كه مؤمنان را همراهي كرده و باعث وحشت كفار مي شده اند. در واقع سكينه،مؤمن را از ترس و وحشت و اضطراب مي رهاند و او را در حوادث سخت و پيچيده، ‌ثابت قدم مي دارد از اين رو در روايات آمده كه همواره با انبياء بوده و ‌در حوادثي كه هر كس در برابر آن،‌ كنترل خويش را از دست مي دهد،‌آنها داراي روحي آرام، ‌عزمي راسخ و اراده اي آهنين بوده اند.
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
مفاهيم و اصطلاحات كليدي
در تحقيق حاضر از مفاهيم،‌ واژه ها و اصطلاحات متعددي استفاده شده است كه همه آنها در جاي خود تعريف شده اند، ‌ولي واژه هاي كليدي و اساسي متن كه بيشترين تكيه و كاربرد را براي ما داشته اند، ‌عبارتند از الفاظ (ايمان،‌ سكينه، ‌طمأنينه‌) كه لازم است در همين جا تعريف مشخص و روشني از آنها ارائه گردد.
ايمان
«در لغت داراي ريشه دو معنايي است يعني از مادّهْ و ريشهِ ( أمن) مي باشد كه در اين ريشه، د‌و معنا نهفته است يكي معناي امانت كه ضد خيانت است و ديگري به معناي تصديق و باور قلبي كه در هر دو معناي آرامش قلب،‌ وجود دارد »[1]
«پس ايمان از ماده أمن است كه از راغب اصفهاني وارد شده كه « امن به معناي آرامش يافتن نفس و از بين رفتن و زايل شدن خوف است »[2]
لذا ايمان به اعتبار ماده اش عبارتست از همان باوري كه آرامش نفس به همراه داشته باشد:
« ِانَّ الايمانَ هُوَ التَّصديقُ الَّذيِ مَعَه اَمْن »[3]
و آمده كه ايمان در لغت به معناي: « ايمن كردن،‌ بيم نداشتن،‌باور داشتن،‌و در مقابل كفر است كه به معناي پوشاندن حق مي باشد »[4]
و در اصطلاح: ( ايمان از ريشه « امن » است و سر اطلاق ايمان برعقيده آن است كه مومن اعتقادات خود را از ريب،‌اضطراب و شك، كه آفت اعتقاد است، ‌مي رهاند و آن را ايمن مي كند. از اين رو استقرار و رسوخ عقيده در قلب را ايمان مي گويند و براي رسيدن به آن،‌علم به تنهايي كافي نيست، گاهي انسان به چيزي عالم است ولي بر آن مومن نيست: و خداوند فرموده:«وجَحَد وا بِها وَ اسْتَيْقَنَتْها اَنْفُسَهم» اعتقاد علمي بايد با جان و قلب انسان معتقد  عالم عجين شود و در اوصاف نفساني و اعمال بدني او جلوه كند تا اطلاق ايمان بر آن درست باشد و بر اين اساس، ‌اطلاق مومن بر كسي كه عقيده حق را تنها به زبان مي راند،‌درست نيست.)[5]
 
 
سكينه:
در لغت از ماده سكون و سكون به معناي توقف و ايستادن هر چيزي بعد از حركت است)
پس ( سكينه ريشه تك معنايي دارد كه بر خلاف اضطراب و حركت دلالت مي كند )1
و ( صفت مشبهه است، به معناي وقار نه سكون پيش از حركت)2 (و نيز وارد شده كه سكينه و سكن هر دو به معناي از بين رفتن ترس است
در اصطلاح: ملكه اي است كه موجب آرامش و اطمينان قلب مومن مي شود و به كسي نسبت سكينه داده مي شود كه از تمايل به شهوات باز ايستد و آرام گيرد )3
و نيز آمده كه: ( سكينه يك نوع حالت آرامش و اطمينان است كه هر گونه شك و دو دلي و ترس و وحشت را از انسان دور مي سازد و او را در برابر حوادث سخت و پيچيده،‌ثابت قدم مي دارد.
سكينه زاييده ايمان است و با ايمان رابطه نزديكي دارد،‌افراد مومن با نزول سكينه، ‌به ياد لطف و رحمت خداوند افتاده و قدرت او را در نظر آورده و موجي از اميد و آرامش در دلشان پيدا مي شود به همين خاطر در روايات،‌ سكينه به معناي (ايمان ) آمده است »4
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
طمأنينه:
در لغت: ( از ريشه طمن، به معناي سكون و آرامش است و اطمينان يعني آرامش يافتن نفس از نگراني و پريشاني است ) 1
( و اطمينان به چيزي به معناي آن است كه آدمي با آن دلگرم و خاطر جمع شود.
و مطمئن: يعني خاطر جمع،ايمن و آسوده )2
در اصطلاح: ( طمانيه به گونه اي است كه انسان را از ترس و غم و اندوه و اضطراب مي رهاند اثر آن نشاط و تقويت اراده است. بنايش بر يقين و اعتقاد جازم و قطعي است و از آنجا كه هر چيزي با تعريف ضدّ آن، ‌بهتر تعريف و شناخته مي گردد، ‌بايد گفت كه ضد اطمينان،‌ ملكه اضطراب است كه موجب: 1. غم و اندوه و ترسيدن از هر چيز،‌جز خدا مي گردد. بنايش همواره بر شك،‌ ترديد و گمان قرار دارد،
اثرش اندوه و سستي اراده است )3
( و انسان هنگامي كه به مرحلة، اطمينان و به اصطلاح نفس مطمئنه مي رسد كه با مجاهدت در راه ايمان و تقوا و كسب يقين به درگاه الهي،‌برنفس سركش و شياطين هوا و هوس غالب شود و در اين راه ثابت قدم بماند. به گونه اي كه قدرت نزاغ براي هواي نفس و شيطان باقي نماند.
 (در اين حال انسان در اوج آرامش و رجا و امن و سرور است و هيچ چيزي نمي تواند اين آرامش را بر هم زند ) 4
 



1محمدي، ‌حميد، ‌بررسي چهل  واژه كليدي قرآن كريم، ‌چ اول، ‌1380، ‌ن: موسسه دارالذكر، ص 55
2راغب اصفهاني، مفردات الفاظ القرآن كريم، ‌چ اول 1423 هـ.ق، ‌ن انتشارات ذوي القربي، ‌ص 90 واژه اَمن
3همان، لفظ ايمان
4معين، محمد، فرهنگ معين، چ اول1360، تهران، ن موسسه انتشارات امير كبير، ج اول مادّه امن
5جوادي آملي، ‌عبدالله، ‌تسنيم، 1380، ن مركز نشر اسرار، ج 3، ص 60
1محمدي، همان، ‌ص 153
2حسيني دشتي، سيد مصطفي، معارف و معاريف، چ اول زمستان 1386. قم ن حجت قم، ‌ج 6، كلمه سكينه
3راغب اصفهاني، همان، ماده سكينه و سكن ص 417.
4مكاره شيرازي و همكاران، ناصر و ديگران، تفسير نمونه، چ 34، 1379، ن دارالكتب الاسلاميه، ج 7، ص 345.
1راغب اصفهاني، ‌همان، ‌واژه طمن
2طباطبايي، ‌سيد محمد حسين، ‌الميزان، مترجم: سيد محمد باقر موسوي همداني، ‌چ‌13، ‌ن  دفتر انتشارات اسلامي وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم: ج 11، ص ‌483
3آيت اله مظاهري، حسين، كاوشي نو در اخلاق اسلامي، مترجم، محمود ابوالقاسمي، چ اول، بهار 1375، ن، موسسه نشرو تحقيقات ذكر، ص 365.
4نراقي، ملا احمد، معراج السعاده، چ هشتم، 1376، ن هجرت، ص 894.